۰۴
شهریور

مهارت سوم اعتماد

مهارت سوم: قابلیت اطمینان بی قید و شرط و سازگاری جسورانه

این ویژگی خیلی ویژگی پیش پا افتاده به نظر می رسد و در بسیاری از کتب و مقالات مورد توجه قرار نمی گیرد. در حالی که این ویژگی تنها موردی است که هم شانس یک نامزد را در استخدام و هم شانس او را در پیشرفت شغلی بالا می برد.

این ویژگی اعتماد به نفس، تجربه یا حتی قاطعیت نیست. موفقیت عملکرد شما در قابلیت اعتماد است. مدیران عاملی که برای ویژگی قابل اعتماد بودن شناخته شده هستند، احتمال عملکرد بسیار خوب آنها ۱۵ برابر بیش از سایرین است، و همین طور شانس آنها در استخدام شدن دوبرابر بقیه ی افراد است.

در حالی که قابل اعتماد بودن خیلی واضح به نظر می رسد، اما رهبرانی را که هر روز می بینیم در اجرا کردن مداوم تعهدات خود و سازمان تحت نظرشان با سختی و دشواری مواجه هستند.

چرا اعتماد انقدر اهمیت دارد؟ رهبران قابل اعتماد، گمانی را میان مشتریان، هیات مدیره و کارکنانشان ایجاد می کنند که می گوید آنها می توانند هر کاری را انجام دهند. هیات های مدیره و افراد بالا دست، افراد قابل اعتماد را دوست دارند و داده ها نشان می دهد آنها در نهایت سازمان هایی با کارایی بالا ایجاد می کنند.

یکی از مشخصه های قابلیت اعتماد، پیروی از تعهدات است. در تحقیقی که انجام شد مشخص گردیده ۹۴ درصد از قوی ترین مدیران عامل، همواره از تعهداتشان پیروی می کنند. پژوهش ها در زمینه روانشناسی سازمانی نشان داده است افرادی که سازمان یافته عمل می کنند، افرادی هستند که از امتیاز بالایی در وجدان کاری و احساس مسئولیت به عنوان یکی از پنج بعد شخصیتی پایه برخوردارند و احتمال زیادی برای موفقیت در نقش های مدیریتی دارند.

در کسب و کار افراد قابل اعتماد و لایق، محبوبیت زیادی دارند. کارکنان و مشتریان می خواهند به آنها بیشتر فرصت داده شود و ریسک بیشتری کنند. آنها به طور طبیعی می دانند که عزم و اراده آنها برای ادامه دادن و به انجام رساندن کار، عامل موفقیت شرکت و شغل آنها است. علاوه بر این، شهرت به خاطر قابل اعتماد بودن، باعث می شود تا شما شناخته شوید.

ارکان قابل اعتماد شامل انسجام شخصی، ایجاد انتظارات واقعی، تمرین پاسخ گویی رودررو و ایجاد ثبات در سازمان است.

انسجام و ثبات شخصی چیست؟

هیات های مدیره و ذی نفعان ارزش زیادی برای ثبات نتایج قائل هستند. ثبات باعث می شود تا آنها باور داشته باشند که می توانند روی عملکرد قوی و بادوام در آینده حساب باز کنند. بیشتر هیات مدیره هیات مدیره از میان فردی با عملکرد قابل پیش بینی و یک نابغه غیر قابل پیش بینی، فردی را که قابل پیش بینی باشد انتخاب می کنند. زندگی پر از شگفتی هاست، اما از نظر هیات های مدیره، هیک از این شگفتی ها نباید از جانب مدیران عامل باشد. این طرز فکر قابل درک است. در اتاق های فکر هیات های مدیره، همیشه قابل اعتماد بودن از استثنایی بودن به عنوان خصلتی فردی پیشی می گیرد.

حقیقت این است که افراد باثبات می توانند در صورت بروز رفتار غیرمعمول، آن را پیش بینی و کنترل کنند. اما کار کردن با رئیس یا همکاری که متغیر و متناقض رفتار می کند، مانند به انجام رساندن کارها در زمین مین گذاری شده است.

چند مثال از شخصیت های مدیران عامل:

مرغ دریایی: او از کار دست می کشد تا اوج بگیرد و برای چند روز خود را از دفتر دور خواهد کرد. ناگهان یک میلیون ایمیل دریافت می کنید و تمام برنامه ریزی هایی که برای سه ماه انجام داده اید اشتباه از آب در می آید.

آتش نشان: او برای انجام کار منتظر می ماند تا مسائل بحرانی شود و ما نمی دانیم که کی یا چگونه وارد میدان می شود.

دمدمی و غیر حرفه ای: هرگز نمی دانیم او امروز دیگر به دنبال چه چیزی است. یک روز دنبال چین است. فردا دنبال تولید ناب است. روز بعد در پی این است که داده ها چه تاثیری روی کسب و کارمان دارند. توجه محدود و سطحی او تبدیل به اره ی دو سر سازمان می شود و باعث می شود که در آخر هم چیزی را به درستی یاد نگیریم.

آدم جوشی: واکنش های او نسبت به هر چیزی کاملا به این بستگی دارد که حالش خوب باشد یا نه! او هر روز معیار سنجش جدیدی در کارها دارد. هیچ کدام از ما نمی توانیم بفهمیم چه چیزی حالش را بد می کند.

یادتان باشد شما باید رفتار یکسانی از خود نشان دهید در غیر اینصورت گیج خواهند شد و کارمندانتان نمی فهمند شما از کجا آمده اید و این آنها را خواهند ترساند چون شما غیر قابل پیش بینی هستید. یک روز خوشحال هستید و آسان می گیرید و روز بعد سخت گیر و زود جوش …

 پس ثبات شخصی ریتم متقاعد کننده و قدرتمندی را بوجود می آورد که به افراد این امکان را می دهد که به بهترین شکل ممکن عمل کنند.

عادت های رهبران قابل اعتماد:

مدیران قابل اعتماد می دانند هر چیزی مهم است و انرژی می گذارند تا در مورد همه کارهایی که انجام می دهند اعتماد ایجاد کنند:

  • آنها در جلسات، برنامه ها و تماس هایشان وقت شناس هستند.
  • آنها در جلسات، تعهدات فردی هر شخص را به صورت شفاف مشخص می کنند. (اینکه چه کسی چه کاری را و کی انجام دهد)
  • آنها با وجدان به توافقاتشان پای بندند و از انها پیروی می کنند.
  • آنها فهرستی برای کارهایی که باید انجام دهند، چیزهای که باید بخوانند، اشتباهات، افرادی که باید با آنها در تماس باشند، منابع مفید و غیره تهیه می کنند و این فهرست را عملی می کنند.
  • آنها نسبت به روحیه، کلمات و کارهایی که در تعامل با تیمشان انجام می دهند آگاهی دارند و می دانند که اعمال و گفتار آنها تاثیر مورد نظر را دارد یا خیر؟

آنها افرادی را که نیاز است در جریان روند کار باشند در حلقه نزدیک خود نگه می دارند تا کسی اشتباه نکند.